والدین به خصوص مادران زیادى گله هاى خود را از فرزندانشان این گونه بیان مىکنند: کودکان ما قبل از این که به سن بلوغ برسند، در انجام فرائض دینى از ما پیشى مى گیرند، ولى وقتى به سن تکلیف مىرسند، در انجام فرائض دینى دچار سستى شده و در مواردى از انجام آن خوددارى مى کنند. وقتى بزرگ ترها از آنان مى پرسند که آیا نماز خود را خواندهاید، متوسل به دروغ شده، مىگویند خواندهایم.
برخى به این عقیدهاند که اگر کودکان، پدران و مادران خود را الگو قرار بدهند و بزرگترها همه در انجام وظایف دینى اهتمام و مراقبت کافى داشته باشند، خود به خود کودکان از آنان تبعیت خواهند کرد.
اما باید اعتراف کرد در خانواده هایى که پدران و مادران با اهتمام و دقت، در اول وقت به نماز مى پردازند، نیز این مشکل وجود دارد.
بررسىها نشان مى دهد که در چنین مواردى مقصر اصلى والدین و خانوادهاند، زیرا آن چه را به فرزندان خویش آموخته اند، شکل ظاهرى نماز خواندن بوده است.
بدیهى است در دوره کودکى، اساس یادگیرى کودکان بر پایه تقلید است.
کودکان در دوران کودکى، حرکات پدران و مادران خود را تقلید مى کنند و انجام مى دهند. والدین گمان مى کنند آنها با علاقه و عشق به خواندن نماز مى پردازند. البته ممکن است با عشق و علاقه عبادت کنند اما عشقى احساسى، عاطفى و بر پایه تقلید، نه مبتنى بر معرفت و آگاهى. طبیعى است وقتى کودک دوره تقلید را پشت سر مىگذارد و در سنین بلوغ به تفکر و اندیشه مىپردازد، همه امورى را که قبلاً بر اساس تقلید انجام داده، یکى پس از دیگرى رها مى سازد. پدر و مادر ناگهان احساس مى کنند که کودک نماز خواندن دیروز، امروز از نماز خواندن خوددارى مى کند. علت آن است که پدران و مادران به جاى بیدار ساختن حس دینى و مذهبى در کودکان، به عقل تقلیدى فرزندان خود دلشاد گشته و باور کرده بودند وظیفه خود را انجام داده اند.
بنابراین اگر چه روشهاى الگویى و تقلیدى و تشویقى در بُرهه اى از زمان مفید و مؤثر است، اما همیشه کارساز نیست، بلکه باید در عرض یا طول آنها (به تناسب استعدادهاى متفاوت بچه ها) و از راه بیان حکمتها و هدفهاى آفرینش و عبادتها با رعایت ادبیات کودکانه، حس دینى و مذهبى آنان را بیدار و آگاه ساخت.
بخش سوم :راه های تقویت اعتماد به نفس کودکان
الف ـهمواره سعی نمایید که در برخورد با کودکان و نوجوانان توانمندی های آن ها را مدنظر قرار دهید، نه ضعف ها و ناتواناییآن ها را. پس باید با این نگاه برای شکوفایی استعدادهای بالقوه شان تلاش کرد. از جمله این که محیط خانه، مدرسه و محله کودک را به صورت صحنههایی از نمایش به فعلیت رسیدن مهارت ها و استعدادهای بالقوه او درآورد.
ب ـ برای نوجوانان و جوانان تجارب خوشایندی از فعالیتهای مستقل و آزاد فراهم نمایید:
به آن ها فرصت دهید تا با فعالیتهای مستقل، احساس مسؤولیت و مراقبت از خویشتن را بیابند. برای این کار ایجاد انگیزههای لازم برای تحرک و فعالیتهای داوطلبانه بسیار با اهمیت است. آنچه مهم است، این که نظارت بزرگسالان به معنای دخالت مدام ایشان در فعالیتها و امور نوجوانان نباشد.
ج ـ تجارب موفقيتآمیز کودکان و نوجوانان را افزایش دهید:
یکی از مهمترین عوامل تقویت حس اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان، به ویژه نوجوانان کمرو و یا ناموفق، فراوانی موفقیتهای آن ها در انجام فعالیتهای مختلف میباشد. پس لازم است برنامههای آموزشی و فعالیتهایی که برای آن ها پیش بینی میشود به گونهای تهیه و تنظیم گردد که با سعی و تلاشی که از خود نشان میدهند، موفق به انجام آن ها بشوند.
د ـ قدرت تحمل کودکان و نوجوانان را برای مواجه شدن با ناکامیهای احتمالی افزایش دهید:
بدون تردید، علی رغم همه تمهیدات و برنامهریزیهای مناسب، فردی که دارای اعتماد به نفس ضعیف است و یا از توان ذهنی مطلوب و مهارتهای لازم اجتماعی برخوردار نیست، در زندگی خانوادگی، آموزشگاهی، و اجتماعی به دلایل گوناگون در انجام فعالیتهای متنوع بعضاً با تجارب ناخوشایندی از ناکامیها و شکستها مواجه خواهد شد. والدین و مربیان میبایست از این قبیل تجارب نهایت استفاده را بنمایند. با تشویق و ترغیب نوجوان به سعی و تلاش دوباره، مسئله ناکامی او را به سکوی پرش و جهشی تازه تبدیل کنند.
هـ ـ رفتار مصمم و مطمئن و در عین حال مطلوب کودکان و نوجوانان را تقویت نمایید:
ترغیب و تقویت رفتار کلامی و غیر کلامی مطمئن کودک یا نوجوانی که دچار کمرویی و یا ضعف شخصیت است، اعتماد به نفس او را بیش تر خواهد کرد. نظریات محکم و قاطع او را درباره مسائل مختلف باید محترم شمرد (البته به نحوی که موجب رنجش و آزردگی خاطر دیگران نشود). نیز جرأت او را در بیان صریح افکار و آرای خود در شرایط و موقعیتهای مختلف تقویت کرد.
و ـ کودکان و نوجوانان را در کنترل احساسات و عواطف خود یاری کنید:
کودکان و نوجوانان کمرو و گاه با شرایط و فعالیتهایی مواجه میگردند که به شدت آن ها را متأثر میسازد. در چنین مواقعی کنترل عواطف و خویشتنداری برای مقابله با مسئلهای که با آن روبرو هستند، بسیار مهم است. بدیهی است در این شرایط نظارت و راهنمایی بزرگسالان کاملاً ضروری خواهد بود.
ز ـ کودکان و نوجوانان کمرو و فاقد اعتماد به نفس، به تقویت مهارتهای اجتماعی خود فوقالعاده نیاز دارند.
توان برقراری و حفظ ارتباط مثبت با دیگران موجب افزایش احساس ارزشمندی اجتماعی و بالطبع اعتماد به نفس کودکان و نوجوانان میشود.
والدین و به خصوص مربیان مدارس باید کوشش کنند که کودکان و نوجوانان کمرو و ضعیف با تعداد قابل توجهی از همسالان و همکلاسیهای خود مأنوس شده،رابطه دوستانه و متقابل برقرار نمایند. برقراری و حفظ چنین ارتباط دوستانهای، برای رشد و شکوفایی شخصیت و نشاط و سرزندگی این نوجوانان امری کاملاً ضروری است.
ح ـ کودکان و نوجوانان نیاز دارند که با الگوهای رفتاری مطلوب آشنا شوند:
همه ما به الگوهای رفتاری نیاز داریم. از نظر تعلیم و تربیت، مدلها و الگوهای رفتاری از نقش و اهمیت بسزایی برخوردار هستند. وجود الگوهای رفتاری در انسان، انگیزه رشد، حرکت و تعالی وجود ایجاد کرده، موجب شکوفا شدن ابعاد مختلف شخصیت میشود. به طور کلی انسان در هر موقعیت و درجهای از رشد که باشد باز هم نیازمند به الگوها و اسوههای رفتاری است. علاوه بر معصومین(ع)، که کاملترین اسوهها و الگوهای رفتاری برای همه انسان ها، در همه عصرها و نسلها میباشند، تمامی انسانهای رشد یافته پیرو آنان نیز در زندگی و رشد و تعالی شخصیت انسان به ویژه کودکان بسیار مهم است.