نقش مهرورزی و محبت در فرآیند تعلیم و تربیت(1)
از زمره صفات ثبوتی و فعل خداوند خالقیّت و ربوبیت است. یعنی هم آفریدگار است و هم پروردگار. جریان این دو صفت الهی در مورد انسان به توسط پدر و مادر انجام میشود و این دو هستند که وسیله پیدایش او در حیات مادی و رشد و تربیت او به ویژه در ایام کودکیاند.
موضوع تربیت فرزند، از دیرباز جزو موضوعات اساسی و بنیادی اسلام بوده است. در دنیای امروز با توسعه و رشد مهارناپذیر تکنولوژی و پیشرفتهای چشمگیر آن، و نیز در عصر رویکرد دوباره بشر به مسیله دین و تربیت الهی موضوع تربیت فرزند، همچنان چشم گیر مینماید. امروز حتی خانوادههای غربی نیز به خوبی دریافتهاند که بازیهای رایانهای، سایتهای سرگرمی، چتهای اینترنتی، تلویزیون، سینما، و … نیازهای روحی فرزندشان را تأمین نمیکند و بنیان خانواده را اکسیری جز تربیت صحیح فرزند، استوار نخواهد نمود. نوشتار حاضر بر آن است که نگاهی کوتاه به تربیت دینی کودک در روایات اسلامی بیندازد.
باید توجه داشت نوازشهای بدون حد و حصر و توجیه نشده و خارج از حد اعتدال، اثرات سویی را بر روان کودک بر جای میگذارد؛ پُر توقعی، زودرنجی، ضعف در برابر مشکلات، ناامیدی، عقده حقارت، سرخوردگی از اجتماع و بسیاری فشارهای روانی دیگر، زاییده ارتباطات مهرآمیز افراطی با کودک است.
● مقدمه :
قال رسول ا…(ص): لا یضَع ا… الرَحْمَـﮥَ لا عَلی رَحیمٍ
پیامبر(ص) فرمود: رحمت خدا جز افراد مهربان را در بر نمی گیرد.
رشد معنوی و تربیت اخلاقی مستلزم پرورش سالم عواطف کودک است. در این زمینه نیز روایات بسیاری وارد شده است؛ امام صادق علیهالسلام فرمودهاند:
“اِنَّ اللّه لَیَرحَمُ العَبدُ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِه"؛ همانا پروردگار بندهاش را به دلیل زیادی مهرورزی نسبت به کودک خود میبخشاید. همچنین از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده است:
“مَن قَبَّلَ وَلَدَهُ کَتَبَ اللّهُ لَهُ حَسَنَةً وَ مَن فَرَّحَه فَرَّحَهُ اللّهُ یَوم القِیَامَةِ"؛ هر کس فرزند خود را ببوسد خدا بر او پاداشی مینویسد و هر کس فرزندش را خوشحال کند خدا او را در روز رستاخیز شاد میگرداند. و در جای دیگری فرموده اند:
“اُحِبُّوا الصِّبیَانَ وَ ارْحَمُوهُم"؛ کودکان را دوست بدارید و نسبت به آنان مهربان باشید.
همچنین روایت شده است که روزی مردی خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رسید و عرض کرد: ای رسول خدا! من ده فرزند دارم ولی هرگز کودکانم را نبوسیدهام. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: کسی که رحم نکند (مورد) رحم (واقع) نمیشود.
رسول خدا صلی الله علیه و آله در مورد تربیت از سنین کودکی فرمودهاند: هر کس فرزندش را از کودکی تربیت کند تا او بتواند بگوید لا اله الا الله، خداوند از او حساب نخواهد کشید.
● بررسی جایگاه و کاربردهای مهرورزی و محبت در سیره تربیتی رسول اکرم(ص)
پیامبر (ص) چهره پرفروغی است که مهرورزی و عشق و محبت را به جهانیان عرضه کرد. رمز موفقیت پیامبر (ص) رأفت، محبت، مهرورزی و عشق به انسانها بود. پیامبر اکرم(ص) مظهر مهربانی است و برای آن که دلهای بشریت را به هم نزدیک کند و بشریت را از توحش، جهالت و کینه ورزیها دور کند، روش مهرورزیدن را انتخاب کرد و پایه تمدن بزرگ اسلامی را بنیان نهاد.
برای آشنایی بهتر با روحیه مهرورزی پیامبر(ص) و تأثیرات این شیوه مهم در آموزش و تربیت دیگران مطالب زیر را بیان می داریم.
زندگانی پیامبر اعظم(ص)، نشان می دهد که مسایل تربیتی و اخلاقی، از اهمیت و جایگاه فوق العاده ای در اندیشه و سیره رفتاری آن بزرگوار برخوردار بوده است.
مقام معظم رهبری در فرمایشهای راهگشای خویش به مناسبت سال پیامبر اعظم(ص)، به نکاتی اشاره کردند که می تواند مقدمه این بحث و همچنین پاسخی برای سؤال شما قرار گیرد. تأکید ایشان این بود که هدفهای والای پیامبر اکرم(ص) را نمی توان در یک جمله گنجاند، ولی می توان سرفصلهایی ازآن را سرمشق کار خود در طول یک سال، یک دهه و یک عمر قرار داد.
رهبر انقلاب، اولین سرفصل را با استناد به حدیث نبوی(ص)، بعثت لاتمم مکارم الاخلاق ، تکمیل مکارم اخلاق تعیین فرمودند و دستیابی به هدفهای والای بعثت پیامبر(ص) را برخورداری از اخلاق نیکو دانستند، سعادت فردی و اجتماعی مسلمانان را در گرو خلق نیکو برشمردند. البته، خوش اخلاقی با مردم را حداقل اخلاق بیان داشتند و اساس اخلاق را پروراندن صفات نیکو و خلقیات فاضله در دل و جان و به صورت طبیعی، انعکاس آن فضایل در عمل دانستند. این تأکیدات و توجهات، در حقیقت به این معناست که جامعه اسلامی باید با اتصاف به خلق خوش و نیکوی محمدی(ص)، سبب پراکنده شدن عطر و بوی اخلاق نبوی در جامعه بشری باشد. به هیچ وجه مفاسدی چون حسد، بدخواهی، حیله گری، حرص و بخل نسبت به دنیا، کینه ورزی، تنگ نظری و… زیبنده جامعه اسلامی و نبوی نیست. یقیناً، آرامش و سعادت واقعی جامعه بشری وبخصوص اسلامی، در برخورداری روزافزون از تمنیات دنیوی نخواهد بود. صفا، صمیمیت و آرامش جامعه اسلامی، در اخوت نهفته است. اخوتی که منشأ مهربانی، خیرخواهی، عفو و اغماض، ایثار و گذشت شود. این، همان اخوتی است که مورد تأکید رسول خدا(ص) است.
برادری و اخوت مبتنی بر آموزه های نبوی(ص)، به عنوان یک اصل اخلاقی در جامعه کارساز بوده و گره گشای مشکلات رفتاری است .
مگر نه این است که پیامبر عظیم الشأن(ص) و معمار نخستین جامعه توحیدی، در فضای خشک و خشن و آلوده به تعصبات و کینه توزیهای جاهلی، پیمان برادری را از روزهای نخست ورودشان به مدینه، سرلوحه کار خویش قرار دادند؟ پیامبر اکرم(ص) برای ریشه کن کردن تعصبات جاهلی و پایه ریزی امت اسلامی به جای قبایل پراکنده و متخاصم، از این روش کارساز استفاده کردند. در جامعه نبوی، هر برادری نسبت به برادر خویش در دشواریهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، دفاع در میدان جنگ، تعصب و حمایت از خانواده در غیبت یا شهادت و مرگ، موظف و متعهد بود. مبنای قرآنی چنین رفتار اجتماعی، همان آیه شریفه و معروف انما المومنون اخوه است. متأسفانه از این آیه معنای درستی در فرهنگ ما وجود ندارد و ما انما را همانا یا بدرستی که معنا می کنیم؛ در صورتی که روح اصلی این آیه و جان کلام الهی در همین انما یی است که هیچ گاه درست معنا نشده است. انما علامت حصر است و معنایش چنین است که این است و جز این نیست که مؤمنان با یکدیگر برادرند. بر اساس این ترجمه، مفهوم کلام الهی این است که درخت ایمان را ما از میوه اش می شناسیم. یعنی اگر در جامعه اسلامی، شاخصهای اخوت وجود داشت و مردم نسبت به یکدیگر خیرخواه، صادق، دلسوز، ایثارگر، وفادار و حقیقتاً یکدل بودند، مؤمن هستند.
جامعه ای که مطرح شد، جامعه ای آرمانی است که شاید به راحتی نشود آن را ایجاد کرد. چون جامعه ظرفیت پذیرش آیات الهی را نداشته است، سطحی از دینداری را که با گوهر دین فاصله زیادی دارد، برای جامعه تعریف کرده ایم. راهی را که با استناد به سخنان مقام معظم رهبری می توان برای تحقق بیشتر اخلاق و تربیت دینی پیشنهاد کرد این است که :
در این زمینه به بخشی از سخنان مقام معظم رهبری استناد کنیم که فرمودند: برای این که اخلاق در جامعه استقرار پیدا کند، دو چیز لازم است؛ یکی تمرین و مجاهدت و دیگری آموزشهای اخلاقی که به وسیله آموزش و پرورش و مراکز تربیتی و مراکز آموزشی و علمی باید در همه سطوح به انسانها تعلیم داده شود.
در جامعه ما وقتی سخن از اخلاق و درس اخلاق به میان می آید، بر اساس عادت، ذهنمان به سوی مجالس موعظه و نصیحت سوق پیدا می کند. بحث آموزش در میان ما، اساساً به عنوان یک نظام و آن هم از آغاز تربیت یعنی دوره کودکی، نوجوانی و جوانی مطرح نیست. نه برای آن برنامه داریم و نه به صورت جدی به چنین آموزشی به صورت نهایی باور داریم. ما از امیرمؤمنان علی(ع) حدیث مشهوری شنیده ایم که می فرماید: قلب جوان، چون زمین ناکشته، پذیرای هر بذری است که در آن افکنده شود. معمولاَ در نظام تربیتی سنتی و اسلامی، اخلاق و تهذیب نفس جایگاه ویژه ای داشته و دارد. حال آن که در نظام آموزش و پرورش جدید، متأسفانه همه ارزش، اعتبار و موفقیت یک جوان به این است که بتواند مهندس یا پزشک شود. در نظام آموزشی اسلامی، تعریفی که از انسان مطلوب وجود داشت، سرلوحه کارها بود. آدم شدن و به کمالات انسانی نایل آمدن، اصل نظام حوزوی بوده و هست.
——————-
ادامه در پست های بعدی ….
با ما همراه باشید